سایه های بی کسی - حرافان

حرافان

مثل دل همیشه درمعرض خرابی ام 

جام عشق من تهی است آه, موشرابی ام!


پشت پلک ابرها رفته رفته محو شد

مثل چشمهای تو آسمان آبی ام


ساحل آشیان ترین! چشم باز کن ببین

موج ها چه میکنند با دل حبابی ام


این که میروم در آن سنگلاخ غریب است

کاش روبه راه بود راه انتخابی ام


پرسش نگاه تو می گدازدم چو شمع

آب میکند مرا شرم بی جوابی ام

 

سلیه های بی کسی قد میکشند آه

باز میرسد ز راه روز آفتابی ام

 

حمیدرضا حامدی


ارسال شده در توسط alireza stk